……………………………………………………. رفتم مغازه گفتم سیم ظرفشویی دارین؟ گفت بله! برای شستن ظرف میخواى؟ گفتم اولا به تو چه ؟ دوما پـَـــ نــه پـَـــ میخوام شیشه عینکمو تمیز کنم! ……………………………………………………. رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه… ……………………………………………………. جارو دستم بود داشتم می رفتم اتاقمو جارو بزنم… عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت هشت هری پاترو بسازیم ……………………………………………………. استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟ من دستمو بردم بالا استاد: میخوای جواب بدی؟ من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد ! ……………………………………………………. داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب میپرسه قاسم تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسید من دیلیوریشم… ……………………………………………………. طبقه بالایی داره توی خونه گل کوچیک بازی میکنه ، رفتم درشونوزدم میگه صدای ما اذیتتون میکنه ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اومدم بگم مواظب باشید بازیکن دو اخطاره توی زمین نفرستید که بعدا گندش دربیاد ! ……………………………………………………. همسایمون عروسی داشتن دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟ پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه ! ……………………………………………………. بهش میگم پاتو توی کفش من نکن ! میگه یعنی دخالت نکنم؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بیا دستتو بکن تو دماغم ! ……………………………………………………. دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟ پـَـ نـَـ پـَـ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته…اینا اشک شوقه ……………………………………………………. مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم میخوای شام بیاری؟ گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ میخوام گلای سفره رو اب بدم ! ……………………………………………………. تو گرمای ۵۰ درجه خوزستان رفتم سوپری به طرف میگم بیزحمت ۱ بطری آب خنک محبت کنید بهم میگه معدنی باشه و خنک؟؟؟ گفتم پ ن پ نکتار جلبک و کپک باشه و جهنمی ……………………………………………………. دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه! ……………………………………………………. با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره ! گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین ……………………………………………………. مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!! گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!! ……………………………………………………. رفتم خاستگاری میرم تو اتاق که با دختره خصوصی صحبت کنم دختره میگه میخای باهام ازدواج کنی میگم پـَـــ نــه پـَـــ اومدم باهم خاله بازی کنیم حوصلم سررفته بود ……………………………………………………. با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات… ……………………………………………………. رفتم درمونگاه، منشیه میگه : مریض شمایید؟ گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم، اومدم خودمو معرفی کنم! ……………………………………………………. بابام زنگ زده میگه سند خونه رو بردار بیار ! بدو بدو دارم میرم پایین ، همسایمون دیده میگه این سند خونتونه؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ دفتر مشق بابامه یادش رفته ببره مدرسه ، خانم معلمشون دعواش کرده ! ……………………………………………………. رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا سـرده؟! بابام میگه داری دوش میگیری؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکن… ……………………………………………………. ماشینه تا شیشه جمع شده ، یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ، یارو داره رد میشه میگه مرده ؟ گفتم پَ نَ پَ تصادف خستش کرده خوابیده ! ……………………………………………………. با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته! ……………………………………………………. به استاد میگم استاااااد بفرمیو ! میگه یعنی شروع کنم ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بگیو ! ……………………………………………………. زنگ آخر شده میخوایم بریم خونه ، پسره به معلم میگه : آقا کتابا رو جمع کنیم؟ میگم پ ن پ پهنش کنید… …………………………………………………….